صدیقه زینلی، مادر آقای ابراهیمی که روز دوشنبه موفق به ملاقات فرزندش شده می گوید تنها گناه پسرم این بود که به مادران داغدار سر میزد و با آنها همدردی و دلجویی میکرد، او را زندان بردند و الان هم وضعیت خوبی ندارد.
سیدمحمد ابراهیمی آذر ماه سال گذشته بازداشت و به اجتماع و تبانی و اقدام علیه امنیت ملی متهم شد. او رابط خانواده های عزادار با میرحسین موسوی بود. خانواده هایی که فرزندان و اعضای خانواده شان را بعد از انتخابات و در جریان اعتراضات مردمی از دست داده بودند.
خانواده سید محمد ابراهیمی اعلام کردند که این زندانی سیاسی وضعیت روحی و جسمی مساعدی ندارد و با این حال همچنان به صورت بلاتکلیف در زندان اوین به سر می برد.
پیش از این یکی از نزدیکان آقای ابراهیمی گفته بود که او از طرف آقای موسوی می رفت و شهدای گمنام را پیدا میکرد و با خانواده هایشان همدردی میکرد و تنها به همین گناه، خودش ماهها گمنام در سلول های انفرادی ماند و زیر شکنجه چنان وضعیت اش وخیم شد که ماموران از زندان، او را به بیمارستان امین آباد منتقل کردند. ۳۴ روز در همین بیمارستان که مخصوص بیماران روانی است ماند و باز او را به زندان بازگرداندند. به بند ۳۵۰ که منتقل اش کردند پدرش فوت کرد و خبر فوت پدرش را که دادند باز دچار تشنج شد، روزی ۲۴ قرص میخورد که هر یک از این قرص ها می تواند آدمی را از پا بیندازد؛ در تمام این مدت هم اجازه حتی یک روز مرخصی ندادند که حداقل وضعیت روحی اش التیام یابد. حتی برای فوت پدرش هم مرخصی به او ندادند که بیاید و حداقل در خاکسپاری پدرش باشد و با او وداع کند.
او افزوده بود: وقتی به محمد اتهام اقدام علیه امنیت ملی و اجتماع و تبانی زدند باورمان نمی شد؛ آخر مگر رفتن به دیدار مادری که جوانش را از دست داده یا فرزندی که پدرش را از دست داده جرم است؟ یعنی واقعا امنیت کشور ما با این چیزها به خطر می افتد که به خاطر آن بلایی سر محمددر زندان می آورند که کارش به تیمارستان می کشد؟
و حال صدیقه زینلی، مادر سید محمد ابراهیمی میگوید: یازده ماه است که محمد زندان است گناهش فقط این بود که به مادران داغدار سر میزد و اکنون پرونده دیگری هم برای او ساخته اند و میگویند شاکی دارد و باید رضایت شاکی را جلب کند. می گویند بدهکار است و از یک نفر پول گرفته و به خانواده ها کمک کرده و… دوشنبه او را دادگاه آوردند و او را دیدم حالش که خوب نیست. دو دندان اش را زده اند شکسته اند، خیلی کتکش زده اند وضع روحی اش هم خوب نیست و باز او را به زندان برگرداندند.
او می افزاید: محمد را که گرفتند ما خبر نداشتیم اصلا باورمان نمی شد یک پسر من جانباز ۷۰ درصد است و چشمانش را برای همین مملکت داده، اصلا باور نمیکردیم چنین کنند، وقتی خبردار شدیم که محمد را به امین اباد برده بودند، همان امین اباد بدبخت مان کرد، پدرش رفت او را دید و وقتی برگشت اصلا حالش خوب نبود مدام گریه میکرد، گفت وقتی محمد را در آن وضعیت دیده حالش بد شده و از هوش رفته وبه او سرم زده بودند و… رفتیم دکتر و عکسبرداری کردند و گفتند سکته بوده بعد هم که رفت برای همیشه و پر کشید، ما ماندیم و محمد که زندان است.
مادر آقای ابراهیمی سپس گله میکند: محمد را گرفتند کسی سراغی از او و خانواده اش نگرفت کسی نپرسید حال بچه اش چطور است او به داد مادران داغدار می رسید اما کسی به داد او و خانواده اش نرسید. زندگی اش از هم پاشیده، همسرش جدا شده و خودش با آن شرایط روحی در زندان مانده. من هم که مریض هستم جایی و کسی را هم نمی شناسم باید پسر خواهرم بیاید اراک مرا سوار ماشین کند و ببرد تا بتوانم با پسرم ملاقات کنم و باز برگردم اراک. هر روز هم که شرایط اش بدتر می شود الان یک ماه است آب گرم در زندان ندارند و با آب سرد در این سرما باید حمام کنند و نمیدانم کجا باید بروم و این درد ها را بگویم.
به گفته خانم زینلی، پرونده آقای ابراهیمی در شهر ری و دست قاضی حسینی است. او اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین است و روزهای دوشنبه به صورت کابینی ملاقات دارد.
او می گوید: من فقط میخواهم بگذارند پسرم از زندان بیرون بیاید او باید تحت درمان قرار بگیرد هم جسم هم روحش به شدت آسیب دیده و مشکل دارد. من که کاری از دستم ساخته نیست هر کسی می تواند کمکی کند به داد پسر من برسد و کمک او بکند. نه پولی دارم بدهم نه کاری از من ساخته است اما نگذارید پسرم در زندان بماند.
پیش از این وب سایت کلمه نیز نوشته بود که اتهام اصلی این زندانی سیاسی، ارتباط با مادران عزادار پارک لاله و ترتیب دادن جلسه دیدار این مادران با مهندس میرحسین موسوی بوده است. مادران عزادار، مادرانی هستند که طی سالهای گذشته و به ویژه حوادث بعد از انتخابات سال ۸۸ عزیزان خود را از دست داده اند و یا فرزندانشان مفقود و زندانی شده اند. آنها خواسته ای جز آزادی همه زندانیان عقیدتی و مجازات آمران و عاملان کشتار و شکنجه فرزندانشان در دادگاههای علنی ندارند. آقای ابراهیمی پس از افشای شکنجه های دوران زندانش، مجددا تحت بازجویی قرار گرفت و برای تکذیب این شکنجه ها تحت فشار قرار گرفته اما حاضر به تکذیب نشده است.
مادرش میگوید دوشنبه که محمد را دیدم حرفی نزد اما حال او خوب نیست.
فرشته قاضی- روز
share
سیدمحمد ابراهیمی آذر ماه سال گذشته بازداشت و به اجتماع و تبانی و اقدام علیه امنیت ملی متهم شد. او رابط خانواده های عزادار با میرحسین موسوی بود. خانواده هایی که فرزندان و اعضای خانواده شان را بعد از انتخابات و در جریان اعتراضات مردمی از دست داده بودند.
خانواده سید محمد ابراهیمی اعلام کردند که این زندانی سیاسی وضعیت روحی و جسمی مساعدی ندارد و با این حال همچنان به صورت بلاتکلیف در زندان اوین به سر می برد.
پیش از این یکی از نزدیکان آقای ابراهیمی گفته بود که او از طرف آقای موسوی می رفت و شهدای گمنام را پیدا میکرد و با خانواده هایشان همدردی میکرد و تنها به همین گناه، خودش ماهها گمنام در سلول های انفرادی ماند و زیر شکنجه چنان وضعیت اش وخیم شد که ماموران از زندان، او را به بیمارستان امین آباد منتقل کردند. ۳۴ روز در همین بیمارستان که مخصوص بیماران روانی است ماند و باز او را به زندان بازگرداندند. به بند ۳۵۰ که منتقل اش کردند پدرش فوت کرد و خبر فوت پدرش را که دادند باز دچار تشنج شد، روزی ۲۴ قرص میخورد که هر یک از این قرص ها می تواند آدمی را از پا بیندازد؛ در تمام این مدت هم اجازه حتی یک روز مرخصی ندادند که حداقل وضعیت روحی اش التیام یابد. حتی برای فوت پدرش هم مرخصی به او ندادند که بیاید و حداقل در خاکسپاری پدرش باشد و با او وداع کند.
او افزوده بود: وقتی به محمد اتهام اقدام علیه امنیت ملی و اجتماع و تبانی زدند باورمان نمی شد؛ آخر مگر رفتن به دیدار مادری که جوانش را از دست داده یا فرزندی که پدرش را از دست داده جرم است؟ یعنی واقعا امنیت کشور ما با این چیزها به خطر می افتد که به خاطر آن بلایی سر محمددر زندان می آورند که کارش به تیمارستان می کشد؟
و حال صدیقه زینلی، مادر سید محمد ابراهیمی میگوید: یازده ماه است که محمد زندان است گناهش فقط این بود که به مادران داغدار سر میزد و اکنون پرونده دیگری هم برای او ساخته اند و میگویند شاکی دارد و باید رضایت شاکی را جلب کند. می گویند بدهکار است و از یک نفر پول گرفته و به خانواده ها کمک کرده و… دوشنبه او را دادگاه آوردند و او را دیدم حالش که خوب نیست. دو دندان اش را زده اند شکسته اند، خیلی کتکش زده اند وضع روحی اش هم خوب نیست و باز او را به زندان برگرداندند.
او می افزاید: محمد را که گرفتند ما خبر نداشتیم اصلا باورمان نمی شد یک پسر من جانباز ۷۰ درصد است و چشمانش را برای همین مملکت داده، اصلا باور نمیکردیم چنین کنند، وقتی خبردار شدیم که محمد را به امین اباد برده بودند، همان امین اباد بدبخت مان کرد، پدرش رفت او را دید و وقتی برگشت اصلا حالش خوب نبود مدام گریه میکرد، گفت وقتی محمد را در آن وضعیت دیده حالش بد شده و از هوش رفته وبه او سرم زده بودند و… رفتیم دکتر و عکسبرداری کردند و گفتند سکته بوده بعد هم که رفت برای همیشه و پر کشید، ما ماندیم و محمد که زندان است.
مادر آقای ابراهیمی سپس گله میکند: محمد را گرفتند کسی سراغی از او و خانواده اش نگرفت کسی نپرسید حال بچه اش چطور است او به داد مادران داغدار می رسید اما کسی به داد او و خانواده اش نرسید. زندگی اش از هم پاشیده، همسرش جدا شده و خودش با آن شرایط روحی در زندان مانده. من هم که مریض هستم جایی و کسی را هم نمی شناسم باید پسر خواهرم بیاید اراک مرا سوار ماشین کند و ببرد تا بتوانم با پسرم ملاقات کنم و باز برگردم اراک. هر روز هم که شرایط اش بدتر می شود الان یک ماه است آب گرم در زندان ندارند و با آب سرد در این سرما باید حمام کنند و نمیدانم کجا باید بروم و این درد ها را بگویم.
به گفته خانم زینلی، پرونده آقای ابراهیمی در شهر ری و دست قاضی حسینی است. او اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین است و روزهای دوشنبه به صورت کابینی ملاقات دارد.
او می گوید: من فقط میخواهم بگذارند پسرم از زندان بیرون بیاید او باید تحت درمان قرار بگیرد هم جسم هم روحش به شدت آسیب دیده و مشکل دارد. من که کاری از دستم ساخته نیست هر کسی می تواند کمکی کند به داد پسر من برسد و کمک او بکند. نه پولی دارم بدهم نه کاری از من ساخته است اما نگذارید پسرم در زندان بماند.
پیش از این وب سایت کلمه نیز نوشته بود که اتهام اصلی این زندانی سیاسی، ارتباط با مادران عزادار پارک لاله و ترتیب دادن جلسه دیدار این مادران با مهندس میرحسین موسوی بوده است. مادران عزادار، مادرانی هستند که طی سالهای گذشته و به ویژه حوادث بعد از انتخابات سال ۸۸ عزیزان خود را از دست داده اند و یا فرزندانشان مفقود و زندانی شده اند. آنها خواسته ای جز آزادی همه زندانیان عقیدتی و مجازات آمران و عاملان کشتار و شکنجه فرزندانشان در دادگاههای علنی ندارند. آقای ابراهیمی پس از افشای شکنجه های دوران زندانش، مجددا تحت بازجویی قرار گرفت و برای تکذیب این شکنجه ها تحت فشار قرار گرفته اما حاضر به تکذیب نشده است.
مادرش میگوید دوشنبه که محمد را دیدم حرفی نزد اما حال او خوب نیست.
فرشته قاضی- روز
0