بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نود در اندازیم
اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بدو تازیم و بنیادش بر اندازیم"
سال نو و نوروز باستانی بر مادران و خانواده های داغدار تمامی جان باختگان راه آزادی و تمامی دوستان و یاران و مبارزان خستگی ناپذیر علیه مرگ و نیستی و اعدام مبارک باد.
سرود "بهاران خجسته باد" توسط جان باخته کرامت دانشیان در زمان شاه برای رهایی و رسیدن به بهار آزادی ساخته شد. پیروزی در 22 بهمن سال 57 به دست آمد ولی دیری نگذشت و به خزان مرگ و نیستی تبدیل شد.
حال بعد از گذشت 32سال و اندی، در آستانه سی و سومین سال خزان بهار سیاسی ایران، بهار طبیعت در حالی فرا می رسد که بسیاری از ایرانیان سال هاست زیر خاک مدفون اند، بسیاری در قفس های تنگ و نمور زندانها با دوری و ممنوع الملاقات بودن و بیماری و حتی مرگ دسته و پنجه نرم می کنند. بسیاری آواره و سرگردان این شهر و آن کشورند؛ ولی درختها سبز می شوند، گلها شکوفه می دهند و ماهی قرمز با صدای توپ تحویل سال نو، برای رسیدن به آزاد شدن از تنگ بلور، تنگی که اسیرش گشته تکانی می خورد و حتی جانش را هم می دهد.
آری بهار فرا می رسد و بنفشه سر از خاک برمی آورد و به طبیعت سلام می کند ولی مادران بسیاری داغدار فرزندان خود هستند.
ما در شرایطی زمستان را پشت سر می گذاریم که بسیاری از خانواده ها در دلهره احکام اعدام فرزندان خود، لحظه های پرالتهابی را سپری و آرزو می کنند که آخرین پدر و مادر دردمندی باشند که در انتظار اعدام فرزندشان هستند.
ما در حالی به بهار سلام می کنیم که فرزندان مان چشم انتظار آمدن پدر و مادرند تا سفره هفت سین بیارایند و عیدی بر آن بگذارند. آنها مانند ماهی دور افتاده از دریا در تنگ بلور به شیطنت مشغول اند، ولی تشنه دیدار پدر و مادرند.
ما در شرایطی به بنفشه لبخند می زنیم که همسران بسیاری به یاد همسران خود گل های زیبای باغ و بوستان را می آرایند و آه می کشند.
ما در روزهایی به انتظار آمدن عمو نوروز می نشینیم که مادران و پدران بسیاری چشم انتظار تصمیم قاضی القضات اند، تا شاید به جای پهن کردن سفره هفت سین جلوی دیوارهای بلند زندان، فرزندان شان به دیدار آنها بیایند و چند صباحی را در کنار هم باشند و با بهار در کنار هم نفس بکشند.
ما در شرایطی سالی نو را انتظار می کشیم که رژیم اسلامی رافت و مدارا، حتی به زندانیان عادی رحم نمی کند و با حکم های بدون دادرسی عادلانه، تعداد زیادی از آنها را در زندان قزل حصار به گلوله می بندد. شاید این زندانی ها به خاطر چک یا مهریه سنگین یا حادثه رانندگی یا طعمه دلالان مواد مخدر یا در درگیری با پلیس و یا هزاران شاید دیگر به زندان افتاده و محکوم شده اند.
ما در شرایطی آغاز بهار و سال نو را به شما مادران، پدران، فرزندان، همسران و خانواده ها تبریک می گوییم که کشورمان ایران، شدیدترین لحظات بحرانی غم و درد و ستم را طی می کند. باشد که سال 1390، سال آزادی و شادی و برابری برای تمامی ایرانیان در داخل و خارج از کشور باشد.
و ما اینک در سی و سومین سال بهار خفقان زده ایران با نو شدن طبیعت مصمم ایم که کشورمان را آزاد سازیم تا اینبار با فراغ بال در زیر سایه برگ های نورسته دمی بیاساید و خستگی قرنها مرگ و نابودی را از تن به در کند.
ما مادران پارک لاله با شکفتن لاله های طبعیت، بیاد لاله های خونین ایران در 32 سال گذشته، فرا رسیدن نوروز باستانی را در کنار خانواده همه جان باختگان، و زندانیان سیاسی و عقیدتی و همگام با آنها برای رسیدن به حقوق اولیه انسانی خود تلاش خواهیم کرد تا این بار بهار را برای نسل های بعد به ارمغان بیاوریم.
با سبز شدن طبیعت، ما دوباره سبز خواهیم شد و با شکفتن شکوفه ها به رنگارنگی خواهیم رسید.
برای اتحاد و رسیدن به بهار سیاسی، ما حتی رنگ سیاه را هم از خود می دانیم. ما مادران ایران یکبار برای همیشه می خواهیم فرهنگ انسان دوستی و انسان سازی را بجای نابودی و خونخواهی برای تمامی نسل های آینده به ارث بگذاریم.
باشد که در این راه، با کمک مردم آزاده ایران دست در دست هم به آزادی و امنیت و آرامش و رهایی برسیم و هرگز هیچ خانه ای را برای داشتن عقیده مخالف خود در سوگ نبینیم.
"هوا دلپذیر شد گل از خاک بر دمید
پرستو به بازگشت زد نغمه امید
به جوش آمده است خون درون رگ گیاه
بهار خجسته باز خرامان رسد ز راه
به خویشان، به دوستان به یاران آشنا
به مردان تیز خشم که پیکار می کنند
به آنان که با قلم تمامی درد را به چشم جهانیان پدیدار می کنند
بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد
و این بند بندگی، و این بار فقر و جهل
به سرتاسر جهان به هر صورتی که هست
نگون و گسسته باد، نگون و گسسته باد"
مادران پارک لاله
27 اسفند 1389
1 comments: