من از روییدن خار بر ديوار دانستم
كه ناكس، كس نمي گردد از اين بالانشيني ها
بيست و دوم خرداد امسال را حتما به ياد مي آوريد. آن روز كه هزاران نفر در خيابان وليعصر سكوت شان را فرياد زدند، مردم در كنار هم طول خيابان را طي مي كردند و هرگاه نگاه شان با هم تلاقي ميكرد لبخندي از سر تحسين و رضايت می زدند و چه راحت شما را ناديده گرفتند.
آن گاه كه تعدادي از شما با وجود دستگيري ها ارضا نشده و با خود و با يكديگر در گير شده و گاها عربده مي كشيديد و مردم فقط پوزخند زدند. آري روي سخنم با شماست، شما كه تحت نام هاي اطلاعاتي، سپاهي، بسيجي يا خودسر، سركوبگريد.
ديگر در خوش بينانه ترين حالت نيز نمي توان با گذشت حداقل همين دو سال اخير باور داشت از سر باور و اعتقاد در اين صف قرار گرفتيد، اگر شليك مستقيم به ندا و كيانوش و سهراب و .....و اعتراف به قتل و تجاوز در كهريزك و زندان كردن هزاران تن به دليل اعتراض به تقلب وبه صرف عدم بيعت با تمايلات ملوكانه رهبري را كافي ندانيد، فقط حوادث اخير براي هر وجدان هر چه قدر خفته اي كافي بود تا از خواب بپرد.
از قدیم الایام در پاي منبرها و 32 سال اخير در سراسر ايران، واقعه كربلا اگر چه با شيوه هاي متفاوت و در رقابتي عجيب براي هر چه دل خراش تر جلوه دادن آن بازگو مي شود. ولي در بدترين حالت هم نمي توان پنهان كرد كه در آن واقعه فقط كساني آ ن هم به دست شمر و يزيد(دو ملعون تاريخ شيعه) كشته شدند كه شمشير كشيدند و حضراتي مانند زين العابدين و زينب با اين كه سخنراني عليه يزيد و در مظلوميت حسين داشتند، حتي شكنجه يا زندان هم نشدند.
اما در وقايع پس از انتخابات ديديد كه چگونه زنان و مردان سرزمين مان به صرف اعتراض بدون ذره اي خشونت به خوانده نشدن راي و خواستن حق خود، ناجوانمردانه كشته شده و بسياري نيزدر بند شدند.
موارد نزديك تر را مثال مي آورم، باز از همان زمان گفتند، حضرت فاطمه ناجوانمردانه در اثر ضربه اي به پهلو كشته شد و در ظلمي مضاعف شبانه دفن گرديد. حضرت فاطمه را نديديم و فقط قصه اش را شنيديم ولي هاله سحابي اتفاق امروز ماست هاله بسيار ناجوانمردانه تر فقط به جرم اين كه عكس پدر مرحومش را در دست دشت و خواست تا حرمت عزاي پدرش نگه داشته شود در روز خاكسپاري پدر با ضربه اي به سينه كشته شد از قضا فقط اجازه دفن شبانه به خانواده داده شد، آن هم نه به دست بني اميه بلكه در زمان حاكميت ولي فقيه در جمهوري اسلامي و پس از 1400 سال از آن واقعه.
مورد ديگر را بگويم. سالهاست به ما گفته شد حضرت علي به ياران و فرزندانش وصيت كرد، تا بر قاتلش كه اكنون اسير است بايد انصاف را رعايت كنند تا ظلمي روا نگردد، آن را هم البته شنيده ايم. اما در زمان رهبري ولي فقيه، كه خود را نماينده خدا در ايران و حتي جهان مي داند با چشم خود مي بينيم هدي صابر كه فقط به صرف داشتن انديشه متفاوت و نه جرم يا جنايت اسير دست ماموران رهبر است زماني كه اعلام مي كند بيمار است و بايد مداوا شود زير ضربه هاي ماموران قرار مي گيرد و جان مي سپرد.
با اين نمونه ها حتما شما هم به من حق مي دهيد كه به ايمان و باور و وجدان و شرف و انسانيت و اخلاقيات شما باور نداشته باشم اما مي پذيرم كه به دليل منافع خود هم چنان در صف سركوب مردم باقي مانديد.
حال مي خواهم از اين منظر با شما صحبت كنم. چرا كه خوب مي دانم چرتكه انداختن شايد تنها توانايي باشد، كه بيش از حد نياز از آن بهره مي بريد. ولي فكر مي كنم به جاست در ارزيابي منافع و موقعيت خود جدا تجديد نظر کنید.
دو سال پيش را حتما به خاطر داريد، زماني كه ميليون ها نفر به خيابان ها آمدند و فرياد زدند رايشان احمدي نژاد نبود و تقلب صورت گرفته، از مهندسي انتخابات توسط احمدي نژاد و شركا خبر دادند. رهبر منكرشد و گفت چون راي خوانده شده مطابق با يك راي اوست، درست است و نمي تواند غير آن باشد و خلاصه منافع نظام، او و شما در آن است كه احمدي نژاد رييس جمهور باشد و دو طرف از رابطه پدر و فرزندي و مراد ومريدي و شيخ خراساني و شعيب و ..... خبر مي دادند.
در كمتر از دو سال نزديكترين افراد به احمدي نژاد شدند جريان منحرف و ايشان هم شدند تحت نفوذ جريان انحرافي.
راستي يادتان مي آيد در زندان ها همه كساني كه بازداشت مي شوند تحت شديدترين فشارها هستند تا بپذيرند يا خود سرپل و فعال گروه هاي برانداز، جدايي طلب يا تروريستي هستند يا رابط شان و ياحداقل تحت نفوذ اين گروه ها هستند ؟
اگر بپذيرند كه فبها، ولي اگر زير شديد ترين فشارها نپذيرند، آن گاه شما از علم قاضي تحت امر كمك مي گيريد، مثلا ادعا مي شود : قاضي هر چه سعي مي كند در مخيله اش نمي گنجد. ما از خودمان هزينه كنيم و خطر را نيز به جان بخريم تا به فلان شهر رفته تا از مادر يكي از كشته شدگان يا زنداني دلجويي كنيم.
پس حتما ما براي اين كار پول گرفتيم و با خارج در ارتباطيم. خلاصه از مخيله با سانديس تغذيه شده بعضي قضات چشم به دهان بازجويان، مدد مي گيريد تا درنهايت حكمي را كه از ابتدا مد نظر بوده ، اعلام نماييد.
حال به اسامي و منصب هاي اين جريان انحرافي نگاه كنيد، اصلا نيازي نيست آسمان به ريسمان بافته شود. سر انحرافات مشايي است كه دست راست احمدي نژاد است و احمدي نژاد نيز حداقل به ادعاي خودتان تحت نفوذ اين جريان است از آن طرف هم احمدي نژاد انتخاب اصلح رهبري براي در دست گرفتن سكان اجرايي كشور است، گمان نمي كنم نياز به باز كردن بيشتر مطلب باشد.
ولي چون حداقل انتظار از شما اين است تا منافع خود را به خوبي تشخيص دهيد آيا فكر مي كنيد رهبري كه منفعت خود را نتوانست تشخيص دهد و آن چه مردم دو سال پيش ديدند و با ده ها مدرك مستدل و منطقي هزاران بار گفتند، او با بصيرت ولاييش نديد و حال پس از دو سال و دست بر قضا همان دلايل رمالي و انحرافات متعدد اقتصادي و اخلاقي و تقلب به نزديكترين افراد در تيم او نسبت داده مي شود، آيا همراهي با او واقعا منافع شما را تامين مي كند؟
از زاويه ديگر شما بهتر از ما مي دانيد براي اين كه احمدي نژاد در راس امور قرار گيرد، نظام و رهبري چه هزينه گزافي پرداخت کرد و در كمتر از دو سال به محض تداخل منافع رهبري و سپاه با منافع احمدي نژاد چه راحت تمامي قدرت حتي قدرت تعويض وزير يا معاون وزير از او سلب شده و حتي معاونينش زندان مي شوند، ملك زاده و مقيمي را كه به خاطر داريد؟ آنان افراد رده بالاي دولتي بودند كه با يك اشاره رهبري و پيگيري مجلس ولايتمدار از اوج عزت به حضيض ذلت غلطيدند.
محمود مردمي نژاد و جگردار نژاد كه با تاييد رهبر و سپاه و نيروهاي نظامي و بسيج و ..... به مردم ايران خوب چنگ و دندان نشان مي داد، در اظهار نظر به خبر دستگيري هاي از اين دست گفت: بسيار خوب ان ها را كه گرفتند، بگذارند ما كارمان را بكنيم.
دل خوش است به اين كه فعلا مستقيما با او كاري نداشتند و نشان داد با برگشتن اقبال حمايت بي چون و چراي ولايت از او و خالي شدن پشتش از حمايت سپاه و بسيج ديگر براي دوستان و رفيقان، خيلي هم سينه چاك نيست. در مقام هاي پايين تر حتما سعيد مرتضوي و سعيد امامي را به خاطر داريد.
در اين ميان شما در چه جايگاهي قرار داريد و از دست دادن شما چه قدر هزينه مي طلبد و منافع واقعي شما در چيست؟
يكي از مادران پارك لاله