صفحات

دیباچه

مادران پارک لاله/اسلو(حامیان مادران عزادار ایران/اسلو)در تاریخ سوم بهمن 1388 در اسلو برای حمایت و همراهی با مادران ایرانی شکل گرفت و تا امروز با همه ی فراز و فرودهای خود و تا روز تحقق خواست مادران پارک لاله در ایران ادامه خواهد یافت

گزارش گردهمایی گروه حامیان مادران پارک لاله اسلو شنبه ۴ فوریه ۲۰۱۲





به یاد عزیزان علیرضا صبوری و محمد رهسپار که در پی نقض حقوق انسانیشان در ایران و بعد در خارج از ایران جان خود را از دست دادند. ما حامیان مادران پارک لاله/ اسلو همدردی خود را با خانواده و دوستان این عزیزان اعلام می کنیم. همچنان خواهان آزادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی ، لغو احکام اعدام و محاکمه و مجازات آمرین و عاملین جنایات 33 ساله اخیر در ایران می باشیم

مادر حسین رونقی ملکی: گفتند دخترهایت را هم می گیریم/ به رئیس قوه قضاییه گفتم اینجا جمهوری اسلامی است؟ اینجور حقوق انسانها را رعایت می کنید؟




در تداوم فشار بر زندانیان سیاسی و بازجویی های مجدد و گشودن پرونده های جدید برای آنها و فشار جهت مصاحبه، روز گذشته حسین رونقی ملکی، وبلاگ نویس زندانی، برای مصاحبه تلویزیونی بر علیه خود و همبندیانش از سوی بازجویان پرونده تحت فشار قرار گرفت.

زلیخا موسوی مادر حسین رونقی ملکی در این خصوص به "جرس" گفت: دیروز پدر حسین به ملاقاتش رفته بود و حسین گفته بود که دوباره تحت فشارش گذاشته اند که مصاحبه تلویزیونی کند و اسم دوستانش را بگوید. بخدا نمی دانم چرا اینقدر این بچه ها را عذاب می دهند.

وی افزود:آن روز در بیمارستان که حسین را دیدم گفت دوباره او را به بازپرسی برده اند و می خواهند حکمش را اضافه کنند، پانزده سال کم بوده حالا می خواهند یکسال دیگر هم اضافه کنند.

مادر حسین رونقی ملکی گفت:پسرم را به موقع به بیمارستان نبردند و مورفین بهش تزریق می کردند که الان کلیه هایش این جوری شده است و یکی از کلیه هاش 80 درصد و دیگر 20 درصد از کار افتاده است."

مادر او ادامه می دهد: "الان حسین بیشتر از دو سال از 24 سالگی در زندان است و نه تنها جوانی بلکه سلامتی اش را هم از دست دارد می دهد. ماه رمضان که بعضی ها آزاد شدند به حسین گفتند عفو بنویس تا آزاد شوی با تمام دردی که کشیدم و هنوز می کشم به خود حسین هم گفتم اگر نامه عفو بنویسی یا مصاحبه تلویزیونی کنی، شیرم را حلالت نمی کنم. ما تمام این ظلمها را تحمل می کنیم اما زیر بار ذلت نمی رویم. اینها باید بدانند خدا صبور است و هیچ حکومتی با این رفتارها که با مردمش می کند پایدار نبوده و بزودی رفتنی است."

حسین رونقی ملکی با نام مستعار بابک خرمدین در آذر ماه سال 88 همراه برادرش حسن رونقی ملکی بازداشت شد. بازداشت برادر وی به خاطر اعمال فشار بر وی برای اخذ اعتراف صورت گرفت و این دو برادر تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفتند.

این مادر رنج دیده با شرح زجرهایی که بعد از انتخابات سال 88 بر او و خانواده اش رفته می افزاید: "دو تا پسر مثل دسته گل داشتم، پسر بزرگم را که همان موقع با حسین بازداشتش کردند اینقدر زدند و و انفرادی نگهش داشتند. دندانهایش از فک در آمده و ستون فقراتش آسیب دیده و شبها نمی تواند بخوابد. خدا شاهد است بعد از یکماه که از زندان بیرون آمد نمی شناختمش و نصف شده بود آخر من مادرم چطور این بلاهایی که به سر پاره های تنم می آورند تحمل کنم، خدا از سرشان نمی گذرد."

آقای احمدی نژاد دستور هم می دهند که مردم بچه دار شوند و تا پول بهشان دهیم! نمی دانم اصلا فکر می کند که چه می گوید؟! من سالها زجر کشیدم تا فرزندان پاک و سالم تحویل جامعه دهم و حالا این بلاها را بر سر جگر گوشه هایم می آورند. نه تنها من بلکه بچه های مردم را می زنند و می کشتند بعد می گویند بچه بیاورید. مگر ما بچه هایمان را از سر راه آورده ایم واقعا حرفهای ایشان تعجب آور است!"

خانم موسوی با بیان اینکه بارها به او دروغ گفته اند می گوید: "من به رئیس قوه قضاییه هم گفتم اینجا جمهوری اسلامی است؟ اینجور حقوق انسانها را رعایت می کنید؟ فقط دروغ می گویند. کدام قانون می گوید پسر بزرگ من را اینطوری کتک بزنید و شب چشمهایشان را ببندید و در بیابان بیاندازید؟ کدام حقوق بشر این را تایید می کند؟ این مملکت قانون ندارد. اصلا خدا را نمی شناسند. همه اینها ادعای اسلام دارند در کجا با مردم چنین کارهایی را می کنند که در جمهوری اسلامی می کنند؟ مگر می توانید مردم را با این بگیر و ببندها ساکت کنید. ببنید من یک مادر هستم فقط برای اینکه گفتم که چه بر سر پسرهایم آورده اند الان هم دست بردار نیستند و تهدیدم کرده اند که می آییم دخترهایت را هم می گیریم. گفتم خدایی هم هست اگر می توانید بگیرید. در کجای یک کشور اسلامی با یک مادر چنین می کنند که با من در این دو سال کردند. بخدا الان قرص مصرف می کنم مریض هستم مدام فکر حسینم که چه بلایی به سرش می آورند...(به علت گریه مدتی گفتگو قطع شد)

در حالیکه فشارها و برخوردهای نامناسب با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها به صورت امری متداول در آمده است، این فعال حقوق بشری طی نامه ای به دادستان تهران، نسبت به نقض حقوق بشر گسترده در ایران و فشار بر زندانیان سیاسی و خانواده های ایشان به شدت اعتراض کرد.

مادر حسین رونقی ملکی در پایان می گوید: "من از قوه قضاییه و مسئولین می خواهم درست رفتار کنند و به حق قضاوت کنند. مگر پسر من چکار کرده و در دادگاه که برایش حکم زدند حتی نگذاشتند من او را که در انفرادی نگه داشته می شده است، ملاقات کنم. حتی وقتی در دادگاه حسین به قاضی پورعباسی می گوید من را زده اند قاضی به او جواب داده که خوب کردند خود من گفتم ترا بزنند. خوب این هم قاضی یک کشور اسلامی! فقط از خدا می خواهم روزی برسد که بچه های ما آزاد شوند و اینها بیافتند زندان تا ببینند که ما و بچه هایمان چه کشیدیم. هر بلایی که به سر ما می آورند به سرشان بیاید و خدا جزایشان را بدهد. آن روز دیر نیست بدانید خدا بزرگ است و شاهد همه چیز است..."

حسین رونقی ملکی در زمینه برنامه‌نویسی و ساخت وبلاگ و عبور از فیلترینگ تخصص داشته و در زمینه مبارزه با سانسور در فضای سایبری ایران تلاش‌های گسترده‌ای انجام داده است. وی همچنین عضو گروهی به نام ایران پراکسی است که در زمینه عبور از فیلترینگ و سانسور در فضای مجازی به کاربران ایرانی کمک می‌کند.

Revoke Execution Sentence of Web Programmer

Iranian Judiciary Must Overturn Death Sentence for Canadian Resident and End Assault on Internet Freedoms
(1 February 2012) Iran should immediately suspend the death sentence for web programmer and Canadian resident Saeed Malekpour and investigate allegations of his torture, the International Campaign for Human Rights in Iran said today.
On 30 January 2012 Iran’s Supreme Court upheld the death sentence of 36-year-old Malekpour for “insulting Islamic sanctities” allegedly because he managed a network of pornographic websites. Malekpour’s family has maintained that he simply developed image-sharing software that was used, without his knowledge, to post pornographic photos.
“Malekpour’s death sentence is a shocking abuse of the death penalty and shows a lack of understanding of the work of a web programmer,” said Hadi Ghaemi, spokesperson for the Campaign. “The judiciary should put an end to using false confessions obtained under inhumane and severe pressure in order to achieve political gain.”
Malekpour’s conviction comes as part of an increased wave of Internet and new media censorship in Iran, including claims by authorities that they plan to end access to the World-Wide Web for nearly all Iranians and replace it with an internal government-approved Iranian Internet, labeled “halal Internet.”
“The Iranian government wants to control online content, speech, and morality as much as possible. But the Internet is not easily controlled,” said Ghaemi. “So at its heart, Malekpour’s conviction is about authorities trying to stoke fear by suppressing user-generated content and Internet applications that facilitate user-generated content and interactions.”
On 31 January the Organized Crimes Investigation Unit of the Islamic Revolutionary Guard Corps (IRGC) issued a statement welcoming the death sentence of Malekpour.
The IRGC statement accused Malekpour of managing a network of illegal websites, and asserted his conviction is meant to have a deterrent effect on others. “The failure to carry out swift punishment using all legal means would hurt crime prevention efforts and increase the brazenness of [cyber] criminals,” the statement said. “As such, after the persistent efforts of [this unit] and months of intense legal action, the Supreme Court confirmed a death sentence for the biggest anti-religion pornographic Farsi network.” The statement added, “They should bring glee to all those who are concerned about protecting the boundaries of the religion and culture of the country.” The statement also announced that the IRGC plans to soon announce the arrests of several other Internet users violating Iran’s moral restrictions.
“The judiciary has shown itself time and again to be an instrument of the Revolutionary Guard, following their lead in convicting individuals,” said Ghaemi.
A number of former detainees who have been interrogated and prosecuted for their online activities told the Campaign that the Iranian Judiciary lacks the expertise and proper understanding of Internet technologies and website operation. The presiding judges in their trials issue their rulings without knowledge of how the Internet works. Consequently these rulings are based on the interrogators’ arguments and so-called “confessions” obtained under duress by agents of Iran’s Intelligence Ministry and the Revolutionary Guards Corps’ Intelligence Organization.
Allegations of due process failures call Malekpour’s conviction into question. In March 2009, Malekpour appeared on Iranian state television confessing to the charges brought against him. However, on 13 March 2010, Malekpour wrote a letter stating that his interrogators subjected to him to physical and psychological torture, including being held for a total of twelve months of solitary confinement, and receiving threats to the well being of his family.
Malekpour’s 2008 arrest was part of a larger operation conducted by the IRGC Organized Crimes Investigation Unit, which included a wave of arrests of Internet professionals.
A Revolutionary Court sentenced Saeed Malekpour to death in October 2010. The Supreme Court, however, overturned the verdict in November 2011 and sent the case back to the Revolutionary Court to resolve its prosecutorial deficiencies, citing incomplete investigation and insufficient testimonies.
Malekpour’s sister, Maryam Malekpour, told BBC Persian on 30 January 2012 that none of the Supreme Court’s concerns were ever addressed.
“They asked for an [Internet] expert to be brought in to review the evidence and the case, but it never happened,” Maryam Malekpour said. “Since Saeed had said that he had been under psychological and physical pressure (i.e., torture) the court asked for a full investigation…. At a minimum they should have sent him to the medical examiner, which never happened. [The Supreme Court] also asked for more credible evidence beyond his own confession, and that was never produced. None of these shortcomings were ever addressed and unfortunately Saeed never received a fair trial.”
According the semi-official Fars News agency the Supreme Court, in issuing its latest judgment, said the Revolutionary Court had resolved the prosecutorial deficiencies in Malekpour’s case.
“Malekpour’s case demonstrates how far the judiciary is willing to stray from the international standards regarding the death penalty that Iran has promised to uphold,” said Ghaemi. “Iranian officials are well aware that governments can only execute persons in narrow cases. Not for insulting a religion or writing computer programs. And definitely not based on coerced evidence.”
Article 6(2) of the International Covenant on Civil and Political Rights (ICCPR), which Iran ratified in 1975, mandates, “In countries which have not abolished the death penalty, sentence of death may be imposed only for the most serious crimes…. This penalty can only be carried out pursuant to a final judgement rendered by a competent court.”
The UN Special Rapporteur on extrajudicial, summary, or arbitrary executions has stated that economic crimes, drug-related offenses, victimless offenses, and actions relating to moral values do not constitute “most serious crimes.”
Article 14 of the ICCPR guarantees all criminal suspects the right to a fair trial. The UN Human Rights Committee has noted that “statements or confessions obtained through torture” or ill treatment are inadmissible in judicial proceedings under article 7 of the ICCPR.
Malekpour has been a Canadian permanent resident since 2004. He was arrested in Iran in October 2008 while visiting his dying father.