صفحات

دیباچه

مادران پارک لاله/اسلو(حامیان مادران عزادار ایران/اسلو)در تاریخ سوم بهمن 1388 در اسلو برای حمایت و همراهی با مادران ایرانی شکل گرفت و تا امروز با همه ی فراز و فرودهای خود و تا روز تحقق خواست مادران پارک لاله در ایران ادامه خواهد یافت

هفت سال است که فرزندم بدون حق مرخصی در زندان است

دادستان تهران بر اساس فهرستی که بازجوهای وزارت اطلاعات به او داده اند، جمعی از زندانیان سیاسی زندان های اوین و رجایی شهر را از سال گذشته تاکنون از حق ملاقات حضوری محروم کرده است. این فهرست که به مثابه یک دستورالعمل توسط وزارت اطلاعات به دادستان تهران ابلاغ شده، شامل فهرستی از زندانیان سیاسی محبوس در اوین و رجایی شهر است که برخی از آنان به طور دائمی از ملاقات حضوری ممنوع و برخی دیگر به صورت دوره های چند ماهه از این حق اولیه و قانونی خود محروم شده اند.
این ممنوعیت نه فقط زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات که حتی تعدادی از زندانیان سیاسی را که بیش از پنج سال در زندان به سر می برند، نیز شامل می شود. حمیدرضا محمدی زندانی سیاسی که هم اینک در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می‌شود مدت هفت سال است که از حق مرخصی محروم و از بعد از انتخابات هم ملاقات حضوری و تماس تلفنی وی قطع شده است.
مادر این زندانی سیاسی در گفتگو با وبسایت جرس می گوید:«الان سی و یک سال است که همسرم فوت کرده و یک زن شصت و سه ساله هستم و حمید رضا پسر بزرگ و سرپرستم بود. خود مسئولین زندان هم می بینند چه حال و روزی دارم و با موهای سفید فقط یک صدا از من باقی مانده و بیست و چهار ساعت در زندان اوین و دادگاه هستم. من یک مادرم و شب و روز در دادگاه و زندان و اینور و آنور هستم تا بلکه یک مرخصی به پسرم بدهند اما تا اسم پسرم را در کامپیوتر می زنند می گویند زندانی سیاسی است و دیگر جوابم را نمی دهند. چقدر برای مرخصی مراجعه کردم اما دریغ از یک جواب…. این در حالی است که مرخصی حق پسرم است. پسرم بعنوان یک شهروند زندانی حق و حقوقی دارد و باید مرخصی بیاید.»
حمیدرضا محمدی نوروز امسال نیز مشابه سال‌های قبل نتوانست به مرخصی بیاید و خانم محمدی می‌گوید بعد از انتخابات جنجال برانگیز سال ۸۸ حتی حق ارتباط تلفنی با خانواده و ملاقات حضوری نیز از او دریغ شده است. خانم محمدی می‌گوید که برای مصاحبه نکردن در مورد وضعیت فرزندش تحت فشار نیروهای امنیتی قرار دارد و می‌افزاید:«من از کسی که دلش واقعا برای ملت می سوزد، یک خواهشی دارم و آن این است که حق و حقوق این جوانها را بدهند. من که چیزی از اینها نمی خواهم فقط یک مرخصی و تماس تلفنی که حق پسر من بعنوان یک شهروند است را بدهند. بالاخره بعنوان یک شهروند یک حق و حقوقی داریم (که نداریم) یک مرخصی بدهند. پسرم که جوانی اش گرفته شد حداقل حقوق اولیه اش را به او بدهند.»
حمیدرضا محمدی  در تاریخ ۱۷ اسفند ماه ۱۳۸۳ بازداشت شد. او به اتهام ارتباط با انجمن پادشاهی ایران به ۱۱ سال و ۶ ماه زندان محکوم شده است.